آخرین هفته ساله 

هفته ای که تصور میکردم واسه من پر تکاپو باشه واسه مردم پر جنب و جوش هیچکدومش نیست. 

هرچقدر لازم باشه تو خونه میمونم به در و دیوار زل میزنم. هرچقدرم استرس بکشم مهم نیست. فقط دلم تنگ شده واسه یه بغل صمیمی دوستام. خنده هامون دور هم بودنامون

حتی دلتنگ کساییم که میدونم به یادمم نیستن ولی من خیلی دلم تنگشونه 

نمیخوام که اینجوری باشم ولی خیلی تو فکر اینم که اون نامرد الان در چه حاله 

جدیدا کمتر اسمشو تو ذهنم تکرار میکنم. 

بعضی وقتام فک میکنم شاید اشتباه کردم ولی بعدش میفهمم من نه روحم نه جسمم توان زندکی با یه آدم خیانتکارو نداره.بیخیالش

به امید روزی که این اپیدمی تموم شه و لبخندای همدیگه رو ببینیم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها